نماز
نماز

نماز

استعانت از نماز

* در آیه شریفه: (وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلَوةِ)؛ از صبر و نماز استعانت بجویید، تفسیر این آیه را بیان کنید.

* الف) این آیه شریف، به دو رکن اساسى اشاره نموده است و تنها راه پیشرفت و پیروزى بر مشکلات را دو چیز مى‌داند: استقامت کردن در برابر مشکلات و ارتباط پیدا کردن با خداوند متعال به وسیله نماز، چون «صبر» هر بلا و حادثه بزرگى را کوچک و ناچیز مى‌کند و «نماز» روى آوردن و پناه بردن به خداست که باعث مى‌گردد روح ایمان زنده شود و به آدمى مى‌فهماند به جایى تکیه کرده که انهدام‌پذیر نیست و به ریسمانى چنگ زده که پاره شدنى نیست. کسانى که از این دو رکن بهره‌مند هستند، مى‌توانند با توجه به آثار و فوایدى که این دور رکن در بر دارند، خود را براى عمل به آن آماده سازند، چرا که «نماز» نوعى سپاس‌گزارى است که مى‌توان با آن وظیفه بندگى را برابر خوبى‌هاى خداوند بیان کرد و به تکامل روحى رسید واز قدرت نامتناهى خداوند یارى طلبید؛ نماز مهار کننده غرایز سرکش و روح طغیان در آدمى است و خلاصه آن که نماز فرد را به مبدأ لا یزال الهى پیوند مى‌دهد. صبر امرى اکتسابى است و انسان مى‌تواند ـ اگر صبور نیست ـ آن را به دست آورد. براى این منظور فرد مى‌تواند با تمرین و ممارست در برابر مشکلات و رنج‌ها خود را بیازماید و صبر پیشه کند. «صبر» زمینه ایستادن و مقاومت و در مقابل گناهان و تکالیف و مصیبت‌ها را در نفس انسان فراهم مى‌کند؛ با انجام دادن این دو رکن انسان به رستگارى و پیروزى قطعى مى‌رسد.
ب) کلمه «استعانت» به معناى طلب کمک است و مربوط به هنگامى است که نیروى انسان به تنهایى نمى‌تواند حادثه‌اى را که پیش آمده، طبق مصلحت خود بر طرف کند، در حالى که اگر مى‌فرمود: «صبر کنید» و «نماز بخوانید» این معنا را براى مخاطب نمى‌فهماند.
ج) «خشوع» یکى از صفات بر جسته «مؤمنان» و «متّقین» به شمار مى‌آید و به معناى حالت تواضع و ادب جسمى و روحى است که در برابر شخص بزرگ یا حقیقت مهمى در قلب انسان به وجود مى‌آید و آثارش در بدن ظاهر مى‌شود. با وجود این امر، نماز از حالت الفاظ و حرکات بى روح و فاقد معنا و خسته کننده و سنگین خارج مى‌شود.
خشوع‌کنندگان، آن چنان‌که قرآن بیان مى‌کند، کسانى هستند که قیامت را باور دارند و مى‌دانند که بازگشت آنان به سوى خداست. همین قیامت باورى است که موجب خشیت و تواضع قلبى مى‌شود و امکان استعانت از نماز و صبر را فراهم مى‌کند.

بازدارندگى‌نماز

* با توجه به آیه 45 سوره عنکبوت، نهى نماز از فحشا و منکر چگونه است؟ چرا با این‌که‌نماز،بازدارنده انسان از زشتى‌هااست، ولى بعضى انسان‌هاى نمازخوان‌به کارهاى ناشایست دست مى‌زنند؟

* با توجه به آیه: (...و أقم الصّلوة إنّ الصّلوة تنهى عن الفحشآء و المنکر...). نماز عملى عبادى و ذکر و توجه خاصى به خداوند سبحان است و اثر طبیعى آن ایجاد روحیه‌اى در انسان است که او را از فحشا و منکر باز مى‌دارد و نفسش را از زشتى‌هاى گناه پاک مى‌کند. طبیعت نماز،انسان را به یاد نیرومندترین عامل باز دارنده؛ یعنى اعتقاد به مبدأ و معاد مى‌اندازد، داراى اثر بازدارندگى از فحشا و منکر است، زیرا کسى که روزى پنج بار با بدن پاک و لباس پاک روى به درگاه خدا آورده و تکبیر بگوید، خدا را از همه چیز برتر و بالاتر شمرده و به یاد نعمت‌هاى او افتد و حمد و سپاس او را گوید و...
این امور سدّ نیرومندى در برابر گناه محسوب مى‌شود و او را از فحشا و منکر باز مى‌دارد، ولى هر نمازى به همان اندازه که از شرایط کمال و روح عبادت برخوردار است، نهى از فحشا و منکر مى‌کند؛ گاه نهى کلى و جامع و گاهى نهى جزئى و محدود دارد.
بى‌تردید کسى که نماز مى‌خواند، هر چند نمازش صورى و آلوده به گناه نیز باشد، نماز در او بى‌تأثیر نخواهد بود، گرچه ممکن است تأثیر این گونه نماز ضعیف باشد، زیرا اگر این گونه افراد همان نماز را هم نمى‌خواندند، چه بسا از این هم آلوده‌تر بودند، پس نهى از فحشا و منکر مراتبى دارد و هر نمازى با توجه به میزان رعایت شرایط آن، نماز خوان را از آن نهى مى‌کند. ویاممکن است عارضه‌اى از قبیل: عدم حضور قلب، عدم خلوص و نقصان شرایط بر نماز با ویژگى‌هاى یاد شده، اثر آن را ضعیف نماید.
بنابراین، هر چه توجه به خدا در نماز، افزایش یابد و خضوع و خشوع در آن کامل و اخلاص در آن بیشتر شود، اثر بازدارندگى آن نیز بیشتر و هر مقدار جنبه‌هاى یاد شده ضعیف شود، بازدارندگى آن نیز ضعیف خواهد شد.
قرآن کریم در ادامه آیه یاد شده مى‌فرماید: (وَلَذِکْرُ اللهِ أَکْبَرُ)؛ ذکر خدا از آن هم بالاتر و برتر است؛ یعنى نماز نه تنها عامل بازدارنده از فحشا و منکر است، بلکه موجب حیات و آرامش دل و ریشه و مایه اصلى هر خیر و سعادت است.
یادآورى این نکته لازم است که نماز، (قطع نظر از مضمون عالى آن) با توجه به شرایط صحت نیز دعوت به پاک‌سازى زندگى مى‌کند، چرا که مکان نمازگزار، فرشى که بر آن نماز مى‌خواند، آبى که با آن وضو مى‌گیرد و غسل مى‌کند و محلى که در آن غسل و وضو انجام مى‌شود، باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد. کسى که آلوده به تجاوز و ظلم، ربا، غصب، کم فروشى، رشوه خوارى و کسب اموال حرام باشد، چگونه مى‌تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابراین، تکرار نماز در پنج نوبت، در شبانه روز، خود دعوتى به رعایت حقوق دیگران است.

علّت شکرگزارى با نماز

* آیا نماز رایج میان مسلمانان تنها راه تشکر از خداست؟ آیا انسان نمى‌تواند با زبان مادرى خود از خداوند تشکر کند؟
در نماز توجه قلب و تمرکز فکر بسیار سخت است، ولى وقتى با زبان مادرى خود با خدایمان صحبت کنیم، توجه بسیار بالا مى‌رود و ارتباط نزدیکى برقرار مى‌گردد؛ پس چرا با زبان خود شکرگزارى و بندگى نکنیم؛ به طورى که خود هر دفعه به ارتباط با خدایمان آگاه شویم؟

* الف: ابراز بندگى در هیچ قالب زمانى، مکانى و زبانى محدود نمى‌شود، ولى با توجه به عظمت خداوند و جلال و جبروت او از یک سو و فقر وجودى آدمى از سوى دیگر، درک حقیقت بندگى معنا و مفهوم پیدا مى‌کند.(فاطر،15)
قرآن کریم از عبودیت و بندگى تمام مخلوقات خبر مى‌دهد (مریم،93) و مى‌گوید همه هستى به تسبیح خداوند مشغول هستند، هر چند بیشتر انسان‌ها از این تسبیح بى‌خبرند، زیرا آگاهى از نوع تسبیح موجودات، با درک و فهمى ژرف و عمیق از عالَم هستى و پس از راه‌یابى به عالَم ملکوت به دست مى‌آید.
بالاتر از تسبیح موجودات، قرآن از نماز موجودات سخن به میان آورده است (نور،41). ما انسان‌هاى معمولى، همان گونه که از چگونگى تسبیح موجودات بى‌خبریم، از چگونگى نماز آنها نیز آگاهى نداریم.
انسان یکى از برترین مخلوق هستى و بهره‌مند از روح الهى، از نظر تکوین همانند دیگر موجودات است، ولى از آن جا که هدف آفرینش انسان، عبودیت است (ذاریات،56) خداوند از نظر تشریع نیز او را به نماز و تسبیح امر کرده است، تا به مقام عبودیت برسد.
ب: اظهار عبودیت، با هر زبان و رفتارى ممکن است، ولى پیامبر و سفیران الهى ـ که اوامر و نواهى الهى را براى بشر بازگو مى‌کنند ـ هر یک در عصر خویش هیئتى خاص و الفاظ ویژه‌اى را براى اظهار عبودیت، از سوى خداوند به انسان‌ها هدیه کرده‌اند.
نماز، ترکیبى از اعمال و واژگان مخصوص، مطلوب‌ترین شکل بندگى و سپاس‌گزارى در برابر خداوند است که به امّت اسلامى تعلیم داده شده است. توجه به رکوع، سجود، قنوت و دیگر اعمال نماز و نیز تأمّل در مفاهیم متعالى نهفته در الفاظ آن، گواه این حقیقت است که براى اظهار بندگى و سرسپردگى در آستان ربوبى هیچ عملى زیبنده‌تر از نماز نیست.
سوره حمد ـ که نماز بدون آن صحیح نیست ـ در برابر کل قرآن قرار گرفته است: (ولَقَد ءاتَینـکَ سَبعـًا مِنَ المَثانى والقُرءانَ العَظیم‌)؛ ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم.
در این آیه، قرآن با تمام عظمتش در برابر سوره حمد قرار گرفته است. نزول دوباره آن نیز شاید براى اهمیت فوق‌العاده آن باشد.
در روایت است که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: خداوند بزرگ به خاطر دادن سوره حمد، بر من منّتى خاص نهاد و آن را در برابر قرآن عظیم قرار داد و سوره حمد از با ارزش‌ترین ذخایر و گنج‌هاى عرش خدا است.

درباره سجده از امام رضا(علیه السلام) نقل شده که مى‌فرمایند: نزدیک‌ترین حالت بنده به خدا، حالت سجده است.

اگر خداوند را دوست داریم و او را مستحق ستایش مى‌دانیم و بهترین راه اظهار بندگى در آستان او را مى‌جوییم، بهترین شکل اظهار بندگى در نماز تجلّى پیدا مى‌کند، که خداوند از سر لطف و رحمت، زیباترین شیوه ستایش‌گرى را به ما آموخته است.
ج: از سنت‌هاى بشرى این است که در هر فرهنگ و قومى نوعى از احترام کردن رایج است؛ احترام و سلام دادن یک نظامى به فرمانده خود، تکریم شایسته بزرگان در برخى از اقوام ـ که گاه با ساییدن پیشانى به خاک همراه است ـ سلام فرزند به پدر و مادر، احترام دوست به دوستش و... همه اینها متناسب با شأن و مقام آنان مى‌باشد.
ستایش متناسب با شأن خداوند، پس از علم و آگاهى از مقام ربوبى و خشیت و حضور قلب، در قالب نماز تجلى مى‌یابد. انسانى که عبادت را از روى نیاز و اشتیاق به جا مى‌آورد و خود را وام‌دار حضرت حق مى‌داند، هرگز در تعلیم نماز و فهم معانى آن ملول نمى‌شود.
تشنه دیدار دوست راه نپرسد که چند *** کشته شمشیر عشق حال نپرسد که چون

فواید نماز و اعتقاد به خدا براى مؤمن چیست؟

فواید نماز و اعتقاد به خدا براى مؤمن چیست؟ چه اثراتى مى‌تواند در زندگى او داشته باشد؟

اگر مى‌خواهیم از حالت سستى در مسئله نماز خارج شویم، باید به آثار نماز و عواقب سبک شمردن آن توجه نموده و درباره آن تفکر کنیم؛ برخى از آنها عبارتند از:
1. نماز سدّى در برابر گناهان آینده است. همانا نماز از فحشا و منکرات جلوگیرى مى‌کند.
2. نماز به اعمال انسان ارزش مى‌دهد و در صورت قبولى آن، سایر اعمال هم پذیرفته مى‌شود. پیامبر(صلى الله علیه وآله)فرمود: در قیامت، ابتدا نماز بنده بررسى مى‌شود، اگر مورد قبول واقع شد، بقیه اعمال وى نیز بررسى مى‌شود و اگر قبول نشد بقیه اعمال رسیدگى نمى‌شوند.
3. نماز خُرد کننده شیاطین است؛ از این‌رو شیطان همواره مى‌خواهد انسان را از نماز دور کند. شیطان مى‌خواهد شما را از یاد خدا و نماز باز دارد.
4. نماز ستون دین است پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: نماز ستون دین است، هر کس نمازش را ترک کند، دینش را منهدم و خراب کرده است.
5. نماز شیطان را دور مى‌کند پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: شیطان از بنى‌آدم مى‌ترسد، مادامى که بر نمازهاى پنج‌گانه محافظت مى‌کند، ولى وقتى در نماز سست شد، بر او مسلّط مى‌شود و او را وادار به ارتکاب گناهان کبیره مى‌کند.
6. نماز از ارکان دین است امام باقر(علیه السلام) فرمود: اسلام بر پنج چیز بنا شده است: 1ـ نماز، 2ـ زکات، 3ـ حج، 4ـ روزه، 5ـ ولایت.
7. نباید نماز را سبک شمرد پیامبراکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: کسى که نمازش را سبک بشمارد، از من نیست. والله بر سر حوض کوثر بر من وارد نخواهد شد.
8. شفاعت اهل‌بیت(علیهم السلام) در قیامت: امام صادق(علیه السلام) فرمود: شفاعت ما به کسى که نمازش را سبک بشمارد، نمى‌رسد.
9. نماز، مهم‌ترین وسیله براى ارتباط با خدا و نزدیکى به او و ضامن سعادت ابدى انسان است. اگر انسان به دنبال آرامش و آسایش روح و روان در این دنیا هم باشد، باز نماز است که چنین نتیجه‌اى مى‌دهد، چرا که نماز ذکر خداست: (ألا بذکر الله تطمئن القلوب)؛ آگاه باشید! تنها با یاد خدا دل‌ها آرامش مى‌یابد.
10. نماز، روح نظم و انضباط را در انسان تقویت مى‌کند.